جمعه، آبان ۱۱، ۱۳۸۶

سلامتیه آزادی

1- دانلود دیالوگ مهدی فتحی توی فیلم اعتراض

333

سکانس اول

کلوزآپ از داریوش ارجمند «امیر علی»... پک عمیق به سیگار.. بعد دوازده سال داره آزاد می شه

بلندگوی زندان: امیر سرو آزاد..بند سه.. به دفتر زندان مراجعه کن

جارچی: لال نمیری صلوات فرست

جمعیت توی زندان صلوات می فرستن

تصویر از پشت: مهدی فتحی « محسن دربندی.. رفیق امیر علی و بزرگ بند» داره به سمت امیر علی می ره

جارچی: رضای حق.. آقا محسن دربندی از دستور پرهیز فرمودند.. یه مجلس تو بند خودشون برقرار کردند.. یعنی گلریزون کردند.. حالا یه مرد داره آزاد می شه؛آ.. پس سُفره کرم می گردونیم

محسن دربندی امیرعلی رو بغل می کنه

جارچی: سلامتی خودتون صلوات محمدی یاد کنین

تصویر زندونی ها، دارن صلوات می فرستن و از سوراخ سمبه ها پول هاشونو بر می دارن و تو سُفره می ریزن

مهدی فتحی «محسن دربندی»: صلوات برای سلامتی امیر علی

موسیقی متن فوق العاده از مجید انتظامی

مهدی فتحی «محسن دربندی»: ما کاری به حکم نداریم.. حکم رو کاغذ مال محکمه است.. اصلیت حکم مال خداست که ما و منش ریخته و گلریزون می کنیم واسه کسی که آزاد می شه از این چاردیواری .. که همه دنیا چاردیواریه

موسیقی متن

مهدی فتحی «محسن دربندی»: کرم مرتضی علی.. یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشیده.. وجدانش بالاتر از این پول هاست که کاغذه.. سلامتیه سه تن.. ناموس و رفیق و وطن.. سلامتیه سه کس.. زندونی و سرباز وبی کس.. سلامتیه باغبونی که زمستونشو از بهار بیشتر دوست داره... سلامتیه آزادی.. سلامتیه زندونی های بی ملاقاتی

داریوش ارجمند «امیر علی»: غافلگیرمون کردی..همیشه بزرگ مایی

صوتی رو میتونید از اینجا دانلود کنید.

امشب مثل هر شب در تلاش برای خوابیدن (در مقابل تلاش برای بیدار نشدن صبحها) داشتم روزنامه همشهری رو میخوندم توی یه قسمتی که درباره بلوتوث بازی تو مترو نوشته بود فایل سکانس آزادی امیر علی (با بازیگری داریوش ارجمند ) رو که مهدی فتحی اجرا کرده بود نوشته بود من تا حالا گوش نکرده بودم یعنی فیلم رو دیده بودم ولی هنوز تو کیس توجه به این مسائل قرار نگرفته بودم. خیلی سرچ کردم (منظورم همون جستجوی اینترنتی توسط موتور جستجوی گوگله ) فایل تصویری اون قسمت فیلم رو پیدا نکردم .

2 -  ترانه‌ای زیبا روی شاهکار سینمای جهان؛ پاپیون

شخصیت جذاب پاپیون  ، تسلیم نشدن در برابر اسارت و آزاد منشی اوست که با وجودیکه سالها زندانی است اما همچنان تلاش دارد تا از هر فرصتی برای فرار و رسیدن به آزادی استفاده کند. او حتی بر خلاف دوست نزدیکش لوئیس وگا در پیری نیز تسلیم اسارت و زندگی در جزیره ای دور افتاده نمی شود و بالاخره فرار میکند.پاپیون با وجودیکه تنش اسیر بود اما روحش و فکرش هرگز تسلیم نشد . اگرچه این یک داستان بود اما چنین شخصیتی بسیار خواستنی و دوست داشتنی است.

* یه روز درباره روحیاتم و روان ام خواهم نوشت و به بحث و بررسی و نقد خواهم پرداخت. یعنی دوست دارم اینکارو بکنم. دوستی میگفت تظاهر به دیوانگی گرفتن دست پیش است!